جدول جو
جدول جو

معنی خوش خوش - جستجوی لغت در جدول جو

خوش خوش
رفته رفته، آهسته آهسته
تصویری از خوش خوش
تصویر خوش خوش
فرهنگ لغت هوشیار
خوش خوش
کنایه از از روی خوشی
کم کم، به تدریج و تأنّی، متدرّج، رفته رفته، اندک اندک، خوش خوشک، کم کم، پلّه پلّه، جسته جسته
تصویری از خوش خوش
تصویر خوش خوش
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خوش خوشک
تصویر خوش خوشک
اندک اندک بتدریج کم کم نرم نرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش خوشک
تصویر خوش خوشک
((~. خُ شَ))
اندک اندک، کم کم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خوش خوشک
تصویر خوش خوشک
کم کم و آهسته آهسته پیش رفتن، به تدریج و تأنّی، خرد خرد، خوش خوش، رفته رفته، آهسته آهسته، تدرّج، آرام آرام، کیچ کیچ، جسته جسته، پلّه پلّه، متدرّج، کم کم، نرم نرمک، اندک اندک، نرم نرم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش پوش
تصویر خوش پوش
ویژگی کسی که لباس خوب و خوش دوخت می پوشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
Pugnacious
دیکشنری فارسی به انگلیسی
агрессивный
دیکشنری فارسی به روسی
आक्रामक
دیکشنری فارسی به هندی
যুদ্ধপ্রিয়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خوش خو
تصویر خوش خو
خوش اخلاق، دارای اخلاق نیک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش خو
تصویر خوش خو
Benignly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
доброжелательно
دیکشنری فارسی به روسی